من تنها هستم اما تنها من نیستم
بیا ای خسته خاطر دوست ! ای مانند من دلکنده و غمگین من اینجا بس دلم تنگ است  
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک با رضایت طرفین
برای تبادل لینک اول کلبه من رو با نام من تنها هستم اما تنها من نیستم و آدرس baya.LXB.ir لینک کن بعد مشخصات خود را در زیر بنویس . در صورت دیدن لینک کلبه من در سایت شما لینکتان به طور خودکار در کلبه من قرار میگیرد.





وقتی نوجوان بودم، یک شب با پدرم در صف خرید بلیط سیرک ایستاده بودیم. جلوی ما یک خانواده ایستاده بودند، خانواده‌ای با شش بچه که همگی زیر دوازده سال سن داشتند و لباس های کهنه ولی در عین حال تمیـز پوشیده بودند. بچه‌ها دوتا دوتا پشت پدر و مادرشان، دست همدیگر را گرفته بودند و با هیجان در مورد بر‌ نامه هایی که قرار بود ببینند، صحبت می‌کردند. مادر نیز بازوی شوهرش را گرفته بود و با عشق به او لبخند می‌زد.

 

وقتی به باجه رسیدند، متصدی باجه از پدر خانواده پرسید: چند عدد بلیط می‌خواهید؟
پدر جواب داد: لطفاً شش بلیط برای بچه‌ها و دو بلیط برای بزرگسالان.
متصدی باجه، قیمت بلیط‌ها را گفت.
پدر به باجه نزدیکتر شد و به آرامی پرسید: ببخشید، گفتید چه قدر؟!
متصدی باجه دوباره قیمت بلیط‌ها را تکرار کرد.
پدر و مادر بچه‌ها با ناراحتی زمزمه می‌کردند، معلوم بود که مرد پول کافی همراه نداشت؛ حتماً فکر می‌کرد که به بچه‌های کوچکش چه جوابی بدهد.

ناگهان پدرم دست در جیبش برد و یک اسکناس بیست دلاری بیرون آورد و روی زمین انداخت. بعد خم شد، پول را از زمین برداشت، به شانه مرد زد و گفت: ببخشید آقا، این پول از جیب شما افتاد! مرد که متوجه موضوع شده بود، همان‌طور که اشک در چشمانش حلقه زده بود، گفت: متشکرم آقا..



نظرات شما عزیزان:

نرجس جلالی یزدی
ساعت23:04---14 مرداد 1391
تو مرا به گندمزارهای طلایی میبری



به چمنزارهای سبز رهنمون میشوی....



تو مرا یاد بوی باران می اندازی



تو مرا در خلوت تنهایی هایم شمع میشوی

و قلبم را شادی کودکانه ای میبخشی ...
سلام
این شعر یکی از اشعار منه
خوشحال میشم به وبم سر بزنید و سایر اشعارم رو هم ببینید و نظر خودتون رو برای من بگذارید...
من نرجس جلالی یزدی هستم 59 سالم هست و مدتهاست شاعرم
منتظر نظرتونم عزیزم


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: غم نوشته های من احساسات من
[ شنبه 14 مرداد 1391 ] [ 22:59 ] [ baya ]
درباره وبلاگ

من از نهایت تاریکی و از نهایت شب حرف می زنم اگر به خانه ی من آمدی ، برای من ای مهربان ! چراغ بیاور و یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم
امکانات وب

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 215
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 215
بازدید ماه : 216
بازدید کل : 176957
تعداد مطالب : 184
تعداد نظرات : 95
تعداد آنلاین : 1